فکر میکنم هر کدوم از ما تشکیل شدیم از یه سری پازل
طی سالهای زندگیمون این پازل ها هستند که کنار هم قرار میگیرند
از کنار هم قرار گرفتن این پازل هاست که ما کامل میشیم
نمیدونم آدم از تکه های کوچک بیشتری تشکیل شده باشه بهتره
یا نه از تکه های بزرگ ولی کمتر؟
ولی اگه این تکیه بزرگ پازل هیچوقت پیدا نشه چی؟
زندگی را مثل یک پازل و جورچین که فرض کنی، باید هر قطعه ای را درست بگذاری سرجایش تا آخر سر، یک شکل درست و درمان از کار در بیاید. قطعه های زندگی، آدم ها و اتفاق ها و دوراهی ها هستند که با تصمیم ها و انتخاب های تو تعیین می شوند. به هرکدامشان که می رسی باید بدانی متعلق به کجای پازل است. مواظب باش آدم ها را در جاهای اشتباهی از زندگی ات قرار ندهی. بعضی از آدم ها مال بالای صفحه اند، بعضی ها مال پایین آن. بعضی ها را همان طوری که هستند باید بخواهی و بعضی ها را باید برعکس کنی تا درست دربیایند. بعضی ها خوش آب و رنگ و خوش فرمند، اما اگر سرجایشان نباشند کل زندگی را بدترکیب می کنند و به هم می ریزنداتفاق ها هم همین طور. بالا و پایین دارند، پررنگ و کمرنگ دارند، کوچک و بزرگ دارند، اما مهم ترین نکته شان همین است که درست سرجای خودشان قرار بگیرند، درست سر موقع خودشان اتفاق بیفتند.اگر حواست به همه این چیزها باشد، بالاخره روزی می رسد که بتوانی کمی دورتر بایستی و به خودت نگاه کنی... و بعد لبخند رضایت از آنچه می بینی روی لب هایت نقش ببندد.
درسته این نه تنها در مورد زندگی هست بلکه به نظر من کل شخصیت ما ادما متشکل از این پازل ها هست، بعضی از افراد تکه بزرگی از پازل ما رو تشکیل میدند، و بعضی ها تکه کوچکی از پازل شخصیت ما هستند
بعضی افراد پازل قلب ما هستند بعضی ها پازل چشم ما
من هم امیدوارم که تمام قطعه های این پازل در جای خودشون قرار بگیرند