بعضی روزا یا شایدم اغلب روزا وقتی داری تو خیابون قدم میزنی
میبنی خودتی و خودت................................................. تنها
تنها به دنیا میایم تنها از این دنیا میریم
حد فاصل این دوتا تنهایی رو میگیم زندگی
نه درکت میکنن نه درکشون میکنی
خیلی وقته به این فکر میکنم یعنی اینهمه درد و غم و تحمل میکنیم که آخرش چی بشه؟
بعضی روزا حتی لبخند زدن به روی کسی برات سخته
این روزا سخت میگذره!!!
ترسم از وحشت پوسیدن نیست
غم من قربت تنهایی هاست
شب یلدا هم آمد
این سایت رو براتون گذاشتم اگه دوست داشتین تفالی به دیوان حضرت حافظ بزنید
امیدوارم که تمام لحظات زندگی به کامتون باشه
وقتی رفتی یک نگاه نکردی چاره شد وداع
دل بکن که دیگه دیره
رفتی از کنار من، نمونده بود قرار من
دل بکن که دیگه دیره
دیگه گذشتن اون روزا، منو و تو راهمون جدا
دل بکن که دیگه دیره
یه روز بودی همه کسم، خاطراتت برام بسن
دل بکن که دیگه دیره
دلم میخواد بعضی لحظه ها، بعضی جاها زمان متوقف شه
تو همون زمان بمونم
خدایا صبر من اندازه تو نیست من خسته شدم از این آدما
از این تکرار ها
از این باورهای پوچ
از این آدمای سست
تو گفتی از رگ گردن نزدیک تری
پس چرا دیگه گرمی وجود بزرگت رو حس نمیکنم
میدونم توهر روز تو باور من دست نیافتنی تر میشی و من در زمان شناور
و هر روز تو وجود خودم کوچیکتر میشم
هر روز منتظر اون فردایی هستم که
قراره روز من باشه
و من هر روز منتظر تر میشم
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه ی لیلا نشست
عشق ، آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
ادامه مطلب ...