این حال من بی توست ..........

بعضی اوقات دوست داری حرف بزنی یکی گوش کنه ولی اون یه نفر هیچوقت نیست ، پس مینویسی، مینویسی شاید روزی بیاد بخونه ،فریاد سکوتت رو

این حال من بی توست ..........

بعضی اوقات دوست داری حرف بزنی یکی گوش کنه ولی اون یه نفر هیچوقت نیست ، پس مینویسی، مینویسی شاید روزی بیاد بخونه ،فریاد سکوتت رو

مگسی را کشتم

 

 

مگسی را کشتم 

نه به این جرم که حیوان پلیدیست، بد، است

و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است

طفل معصوم به دور سر من می چرخید

به خیالش قندم

یا که چون اغذیه ی مشهورش، تا به آن حد، گَندَم

ای دو صد نور به قبرش بارد

مگس خوبی بود

 

من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد

مگسی را کشتم

مرحوم حسین پناهی  

 

 

 

 

زبان عاقل درقلب اوست وقلب احمق در زبانش.
زخمی که دوست وارد کرده است،بهبود نمی یابد.
زمین مالک افراد است نه افراد مالک زمین.
سخاوت،بخشیدن پیش از تقاضاست.
سنگین ترین بار در سفر کیف خالی است.
سکوت گاهی بهترین پاسخ است.
مرگ تمام نفرتها را دفن می کند.

جاده سبز

 

 

چند وقت پیش فیلمی نشون میداد به نام جاده سبز 

یکی از شخصیت های اون فیلم مرد سیاه پوستی بود بنام جان کافی 

کسی که قدرت ماوراء داشت میتونست بیماری رو مانند ذرات معلق از بدن  

بیمار بیرون بکشه 

بعضی اوقات میخوای کسی رو دلداری بدی، با همه وجودت میخوای یه خنده 

کوچیک رو لباش بیاری، ولی حس ناتوانی بهت دست میده،اون موقع است که  

دلم میخواست،جان کافی بودم  

بعضی اوقات فکر میکنم خدایا این زندگی چقدر طولانی هست؟ 

پازل

 

 

فکر میکنم هر کدوم از ما تشکیل شدیم از یه سری پازل 

طی سالهای زندگیمون این پازل ها هستند که کنار هم قرار میگیرند 

از کنار هم قرار گرفتن این پازل هاست که ما کامل میشیم 

نمیدونم آدم از تکه های کوچک بیشتری تشکیل شده باشه بهتره  

یا نه از تکه های بزرگ ولی کمتر؟ 

ولی اگه این تکیه بزرگ پازل هیچوقت پیدا نشه چی؟ 

 

 

قاصدک

 

 

 

 

 

قاصدک
شعر مرا از بر کن
برو آن گوشه باغ
سمت آن نرگس مست
و بخوان در گوشش
و بگو باور کن
یک نفر یاد تو را
دمی از دل نبرد.