همیشه زبان وسیله حرف زدن نیست
بعضی نگاه ها آشنا است، انگار یه جایی دیدیش
نگاه هر کسی یه دنیا حرف داره
شاید هم نگاه زبان گویای دل هر کسی هست
بعضی زبان ها به قدر تلخ و نیش دار هست
که دلت رو میشکنند و نمیخوای صدای اون طرف رو یه بار دیگه بشنوی
پیش خودت میگی: یه بار فکر کرد و این حرف رو زد؟
ولی نگاه !!
نگاه بعضی ها طوری در وجودت رسوخ میکنه
طوری بیقرارت میکنه
طوری به دلت میشینه
طوری با دلت صحبت میکنه
که میخوای بهش بگی
نگاهت رو نگیر از من که با آن عالمی دارم!
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
میگن این عادته، هر شب تو میایی پی خوابم
تکرار دوست داشتنت اما
نمیتونه بشه عادت
چرا هر بار که از آن کوچه گذشتم
گرمی دستت توی دستم
نرود از پی ات هر دم
باور نبودن تو
توی این کوچه خلوت
حسرت نبودن تو
کنار این دل زخمم
رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
ادامه مطلب ...
مرحوم حسین پناهی هنرپیشه فقید می گفت بعد از مرگم مردم من را خواهند شناخت!!
شاید بعضی از اشخاص فکر میکردند وی عقل درستی ندارد!!!
اینک به بعضی از حرفهای او نگاهی بیندازیم